ابزار منو ثابت


  • وب انجمن مورفولوژی جغرافیایی
  • 
  • وب هم کلاسی
  • ههههههههههه

    شخصی مادر پیرش را در زنبیلی می گذاشت و هرجا می رفت،

    همراه خودش میبرد.روزی حضرت عیسی او را دید،

    به وی فرمود: آن زن کیست گفت مادرم است. فرمود: او را شوهر بده.

     

    گفت: پیر است و قادر به حرکت نیست.

     

    پیرزن دستش را از زنبیل بیرون آورد و بر سر پسرش زد و گفت: آخه نکبت!

     

    تو بهتر می فهمی یا پیغمبر خدا؟
    پسره :|
    حضرت عیسی :|

     

     

     

     

     

     



    نظرات شما عزیزان:

    نام :
    آدرس ایمیل:
    وب سایت/بلاگ :
    متن پیام:
    :) :( ;) :D
    ;)) :X :? :P
    :* =(( :O };-
    :B /:) =DD :S
    -) :-(( :-| :-))
    نظر خصوصی

     کد را وارد نمایید:

     

     

     

    عکس شما

    آپلود عکس دلخواه:







    تاريخ : چهار شنبه 30 اسفند 1387 | 23:59 | نویسنده : هادی عزیزی |
    ابزار وب رایگان-جک و لطیفه